به برداشت ویلنوو از فیلم علمی تخیلی کلاسیک، با بازی تیموتی شالامه، اسکار آیزاک و زندایا، فضایی برای نفس کشیدن داده شده، که منجر به خلق منظرهای عظیم شده است.
پیتر برادشاو – گاردین (۲۰ اکتبر ۲۰۲۱)
اگر لحظهای از پیروزی برای یک کارگردان وجود داشته باشد، زمانی که اضطراب اقتباس از بین رفته باشد – حال هرچقدر هم که بخواهد کم باشد – میشود گفت دنیس ویلنوو احتمالا به آن رسیده است. این حماسه شگفتآور و عظیم، کلیسای جامعی از بیگانگی بین سیارهای، بهتر از تلاش یک نسل پیش، توسط یک استاد شناخته شده (دیوید لینچ) است.
تلماسه دیوید لینچ محصول ۱۹۸۴ فیلمی جالب، پرخاشگر و معیوب بود، که سعی داشت کل رمان علمی تخیلی کلاسیک فرانک هربرت را در زمان پخش خود سرهم کند – نتیجه مانند فلش گوردون بدون لحظات خندهدارش بود. ویلنوو به همراه نویسندگان همکارش جان اسپیتز و اریک راث کمتر از نیمی از کتاب را استفاده کرده است (با اپیزود دومی در راه) و به آن اجازه رشد داده است، اجازه نفس کشیدن و حرکت در میان کهکشان های خیالی با وسعت غیر قابل تصور، با تصاویر فضاپیمای عظیم در حال حرکت به سمت چشماندازها. یا اجازه اینکه با ظرافت خود را به مناظر بیگانه با زیبایی خشک و سخت، بهویژه بیابان ناب مجذوبکننده تلماسه، خود سیاره مورد بحث، فرو ببرد.
دِین جنگ ستارگان به تلماسه، و اکنون دِین تلماسه به جنگ ستارگان، به طور گسترده مورد بحث قرار گرفته است (به طرز جالبی، تلماسه هولوگرامهای متحرکی را به ما میدهد که شبیه همان چیزی است که در آن پرنسس لیا برای اولین بار از اوبی وان کنوبی درخواست کمک کرد). اما این فیلم پرفروش، بیشتر شبیه نسخه قدرتمند تی ای لارنس از تهدید شبح است. این فیلم باید این چنین میشد.
داستان تلماسه هزارهها بعدتر در آینده اتفاق میافتد، که در آن طبقه حاکم مانند شاهزادههای ایتالیایی دوره رنسانس زندگی میکنند و گهگاه مهرهای مومی را روی اسناد با حلقههای امضا میکوبند، گویی تازه با قایق به قصر سلطنتی همپتن رسیدهاند. تیموتی شالامه نقش پل آتریدس، پسر و وارث دوک برجسته لتو آتریدس (اسکار ایزاک) را بازی میکند که به تازگی امپراتور به خانوادهاش دستور داده است تا حکمرانی پرسود سیاره بیابانی آراکیس یا تلماسه را بر عهده بگیرند. وظیفه آنها سرکوب یا راضیکردن مردم بومی آن، فریمِن ها است، و اینکه حقوق انحصاری بهرهبرداری تجاری از ماده معدنی این سیاره، اسپایس، را که اگر به درستی تصفیه شود، به مصرف کننده قدرت ذهنی مافوق بشری میدهد (اگرچه عجیب است که این تحول هرگز در فیلم نشان داده نمیشود) را بدست آورد.
اربابان قبلی، هارکوننها، به رهبری بارون چاقش (استلان اسکارسگارد) از بیرونراندن خود خشمگین هستند، اما میدانند که این یک حیله سیاسی از سوی امپراتور است تا خانواده بسیار قدرتمند آتریدها را با یک پست استعماری غیرممکن تضعیف کند.
در مورد پل، قویترین رابطۀ او با مادرش لیدی جسیکا (ربکا فرگوسن) است که عضوی از فرقۀ جادوگریِ جدای مانند به نام بنه جزریت است که توسط کشیش مادر (شارلوت رمپلینگ) رهبری میشود. پل در حال به ارث بردن قدرت کنترل ذهن آنها است و با آنها بینشهای عجیب و غریب از سرنوشت. او میتواند یک رهبر شورشی مسیحایی باشد که فریمنهای جنگزده، و بهویژه چانی (زندایا) زن جوان فریمنی سرکش، که پل مقدر است عاشقش شود، آرزوی آنرا داشتند.
ویلنوو در کنار هم قراردادن این منظره عظیم با خیزش بیآلایش خطر و زبان دراماتیک اسرارآمیزش که بیگانگی هر بافت و سطحی را تعالی میبخشد فوق العاده است. شاید حتی بیشتر از فیلم قبلی او، بلید رانر ۲۰۴۹ (Blade Runner 2049-2017) (یک بازسازی جسورانۀ دیگر)، طراحی صدا و موسیقی این فیلم مقید کننده باشد: در سینما میتپد، میکوبد و زمزمه میکند. صحنه ای عالی وجود دارد که در آن پل، متوجه میشود که یک حشرۀ فلزی ریز، که در اتاق شخصیاش به سمت او شناور است، یک “شکارچیجو” است، یک وسیله کنترل از راه دور که قصد کشتن او را دارد. با نزدیک شدن این شی کوچک موذی با آن نیش تیزش، پل تا آخرین کسری از ثانیه بیحرکت و آرام میماند و میداند که هر حرکت ناگهانی به دستگاه امکان میدهد موقعیتش را پیدا کند.
شکارچی هراسانگیز دیگری که در تلماسه باید از آن فرار کرد، کرم شنی غولپیکر و عجیبی است که در زیر سطح سیاره مثل مار میخزد، و گهگاه به سطح میآید تا … چه باید گفت؟ دهان؟ مقعد؟ یا روزنه دیگری، مانند نوک خرطوم فیل عظیم خود را آشکار کند. در هر صورت، پیدایش آن باعث دردسر واقعی برای کسانی است که از اقبال بد به اندازه کافی به آن روزنهء فنادهنده نزدیک باشند.
همانطور که یکی از شخصیتها ناخودآگاه میگوید: «معمای زندگی مشکلی برای حل کردن نیست، بلکه واقعیتی است که باید تجربه کرد.» آنچه تلماسه به ما ارائه میدهد این نیست، بلکه یک نسخۀ غیرواقعی است، یک نسخه غولپیکر از جهان، با فرهنگ، جامعه، آیینها، فیزیک و شیمی خاص خود. یک تجربه، قطعا بهترین توصیف برای این فیلم است.
منتشر شده در بلاگ فیلمنت